سه شنبه# #،# #21# #شهریور# #1396

مهارت نوشتاری در آموزش عالی ما کجاست ؟

اشتراک گذاری

در دنیای آکادمیک مدرن شاید بدیهی‌ترین نکته، اهمیت و ضرورت «نوشتن» باشد. سالانه دانشجویان، استادان و محققان در سراسر دنیا،‌ صدها هزار پایان‌نامه، مقاله، کتاب و گزارش تحقیقاتی می‌نویسند و از آن میان حجم عظیمی نیز منتشر می‌شود. این انتشارات گسترده‌ی مکتوب در سطح نظام آموزش دانشگاهی چه دلالت‌هایی دارد و آموزش دانشگاهی ما از این لحاظ در کجا ایستاده است؟ 

یادداشت امروز (۲۱ شهریور ۹۶) دکتر ندا رضوی زاده، عضو هیات گروه جامعه شناسی  پژوهشکده  گردشگری جهاد دانشگاهی در روزنامه شرق را با عنوان «مهارت نوشتاری در آموزش عالی ما کجاست ؟»دکتر ندا رضوی زاده، عضو هیات گروه جامعه شناسی  پژوهشکده  گردشگری جهاد دانشگاهی بازتاب یافته در روزنامه شرق را با عنوان «مهارت نوشتاری در آموزش عالی ما کجاست ؟» در ادامه بخوانید:

امروزه با توسعه روش‌های علم‌سنجی در دنیا، فعالیت‌های علمی افراد و مؤسسه‌های علمی اعم از دانشگاه‌ها و مؤسسه‌های پژوهشی کشورها بر اساس شاخص‌هایی سنجش و ارزیابی می‌شود که مستقیما به خروجی‌های مکتوب فعالیت‌ها مربوط است. بخش مهمی از رقابت‌ها و رتبه‌بندی‌های علمی مؤسسه‌ها و کشورها، بر اساس همین خروجی‌های مکتوب شکل می‌گیرد. برای مثال، شاخص‌هایی مانند تعداد مقاله‌های منتشرشده و تعداد استنادات به مقاله‌های منتشرشده در یک بازه زمانی معین، یکی از مهم‌ترین شاخص‌های تولیدات علمی افراد و مؤسسات علمی محسوب می‌شود. متخصصان علم‌سنجی در مؤسسه‌هایی مانند تامسون رویترز (Thomson-Reuters)، اسکوپوس (Scopus)، ایندکس کوپرنیکوس (Index Copernicus)، ابسکو (EBSCO)، وردکت (WorldCat)، پاب‌مد (PubMed) و... به‌طور تخصصی در این زمینه فعال‌اند و تولیدات علمی در رشته‌های مختلف را در سراسر جهان با جزئیات فراوان، پایش و اغلب نتایج را به‌طور علنی گزارش می‌کنند,١ این گزارش‌ها به‌طور جدی مرکز توجه اهل علم در هر حوزه‌ای است و از طریق همین گزارش‌های استنادی که مبتنی بر انتشارات هستند، می‌توان میزان نفوذ و اعتبار افراد و ایده‌ها را در اجتماع علمی دانست. برای مثال، وقتی در یک یا دو دهه، محققان مختلف به یک اثر هزاران بار استناد می‌کنند، می‌توان حدس زد ایده مهمی در این اثر مطرح شده و نویسنده از صاحب‌نظران برجسته و معتبر آن موضوع خاص است؛ هرچند میزان استنادات به متغیرهای متعددی بستگی دارد، ازجمله قدمت یک حوزه علمی و میزان کلی یا جزئی‌بودن موضوع اثر. نکات یادشده نشان می‌دهد امروزه «نوشتن» و انتشار مکتوب ایده‌ها و نتایج پژوهش‌ها، مهم‌ترین شکل انتقال و به‌اشتراک‌گذاشتن دانش و ارتباطات علمی در مقیاس وسیع است. به‌این‌ترتیب، ایده یا یافته‌ای تجربی که به هر دلیل فرصت نشر مکتوب نیابد، گویی هرگز تولید نشده است و از حلقه معدود افرادی که از نزدیک از آن مطلع شده‌اند، دورتر نخواهد رفت.

برهمین‌اساس، در نظام‌های آموزش عالی توسعه‌یافته، آموزش مهارت نوشتاری اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد. این نکته را با استناد به داده‌های مختلفی می‌توان دریافت؛ یکی از این شواهد را در پروژه «Open Syllabus Explorer» می‌توان یافت که در دانشگاه کلمبیا در ایالات متحده اجرا شده است. این پروژه که نتایج خود را در سایتی به همین نام منتشر می‌کند، فهرستی از کتاب‌هایی را منتشر می‌کند که بیش از همه در سیلابس‌های درسی دانشگاه‌های آمریکا، انگلستان، کانادا، استرالیا و نیوزیلند به‌عنوان منبع درسی به دانشجویان معرفی می‌شود. این سایت ابتدای سال ۲۰۱۷ بیش از یک‌‌میلیون‌و صد هزار سیلابس درسی را گردآوری و وارسی کرده است. صد کتاب‌ ابتدای فهرست، بیشتر کتاب‌هایی در زمینه فلسفه و علوم انسانی هستند. در این میان، جالب این است که کتاب «The Elements of Style» در صدر فهرست قرار گرفته است. این کتاب یک راهنمای کلاسیک نگارش به زبان انگلیسی است. سه کتاب دیگر با موضوع مهارت نوشتاری، در میان ۴۰ کتاب ابتدای این فهرست هستند.

A Manual for Writers of Term Papers, Theses, and Dissertations، رتبه ۱۳
A Manual for Writers of Dissertations، رتبه ۳۰
MLA Handbook for Writers of Research Papers، رتبه ۳۴
A Pocket Style Manual، رتبه ۳۵
برخلاف تصور اولیه ما، اولین کتاب در زمینه روش تحقیق در علوم انسانی، با عنوان
«Methods in Behavioral Research» در رتبه‌ا‌ی بسیار دورتر (رتبه ۴۶‌) قرار دارد.
این وضعیت نشان می‌دهد آموزش مهارت نوشتاری، یکی از کلیدی‌ترین و اساسی‌ترین مهارت‌های تحصیلی است که دانشجو در نظام آموزش عالی این کشورها باید بیاموزد. بنابراین (صرف‌نظر از بعضی نکات و عوامل دیگر)، تعجب‌آور نیست که این کشورها، به‌ویژه آمریکا، از پیشروان عرصه تولیدات علمی جهانی باشند و عجیب نیست که می‌بینیم انواع محصولات فرهنگی و رسانه‌ای آنها به طور گسترده‌ای در جهان شناخته و مصرف شود. همه این محصولات به طور عمده متکی به متن‌های مکتوب از قبیل رمان، سناریو، خبر، تحلیل و... است که مستلزم مهارت‌های نگارشی متنوعی است، یا نیازمند مهارت‌هایی است که از طریق نگارش به جامع‌ترین شکلی پرورش می‌یابد، ازجمله تفکر نظام‌مند و تفکر انتقادی؛ هرچند پیامدهایی بسیار فراتر از تولیدات علمی، فرهنگی و هنری نیز برای نوشتن می‌توان متصور شد. نوشتن و عادت به نوشتن، چه با اهداف شخصی و چه در چارچوب نهادی (مانند فعالیت‌های حرفه‌ای)، عامل مهمی برای نظم ذهنی فرد و نظم عینی (مستندسازی و نظم‌دهی به امور) است. در واقع نوشتن ابزار مهمی برای نظم‌دادن به اندیشه، خلق، تنظیم، انتقال و نشر ایده، نقد و وارسی و انتظام‌بخشیدن به امور و اطلاعات است.
با وجود اهمیت شناخته‌شده مهارت نوشتاری و با وجود آنکه در سال‌های اخیر بسیاری از سیستم‌های ارزیابی عملکرد آکادمیک در ایران نیز مبتنی بر اندازه‌گیری محصولات نوشتاری استادان، پژوهشگران، دانشجویان و داوطلبان آزمون‌ها و مصاحبه‌های علمی است و تعداد مقاله‌ها، کتاب‌ها و گزارش‌های پژوهشی افراد، معیاری عینی برای سنجش عملکرد و صلاحیت افراد در حرفه‌های مختلف فکری محسوب می‌شود، برنامه‌های درسی در آموزش عالی ما هنوز به‌طور مشخص توجهی کافی به آموزش مهارت نوشتاری ندارند. درحال‌حاضر در دانشگاه‌های ما نوشتن آکادمیک حتی در رشته‌های علوم انسانی، معنای ویژه‌ای ندارد و به‌عنوان یک مهارت نیازمند آموزش و تمرین جدی، به رسمیت شناخته نمی‌شود. مفروض این است که «سواد خواندن و نوشتن»داشتن، مترادف است با قابلیت نوشتن متنی گویا، روان، منطقی، مستدل، منسجم و هدفمند؛ درحالی‌که واقعیت چنین چیزی را نشان نمی‌دهد! نوشتن آنچه به «مقاله« (پیپر) و «تحقیق» موسوم است، به‌طور گسترده‌ای در تکالیف درسی دانشگاهی ما وجود دارد؛ اما در برنامه درسی جایی برای «آموزش مهارت نوشتاری» دیده نشده است. ازهمین‌رو است که یک فارغ‌التحصیل کارشناسی یا مقاطع بالاتر، از نوشتن یک درخواست کوتاه، ساده و رسمی اداری، نوشتن یک گزارش شسته‌و‌رفته از یک جلسه، سخنرانی، بازدید، ملاقات، فرایند اجرای یک کار انجام‌شده یا در شُرف انجام، یا بیان مکتوب و منظم نظرات، دریافت‌ها و احساسات خود اغلب عاجز است. متن‌های دانشجویان و حتی دانش‌آموختگان علاوه بر ایرادهای املایی و دستوری، گاه گنگ و فاقد نظم و انسجام مفهومی است. این وضعیت مستلزم تغییر در برنامه درسی رسمی و توجه جدی و فعالانه مدرسان و دانشجویان است.
علاوه بر آنچه گفته شد، مهارت نوشتاری در رشته‌های علوم انسانی، اهمیتی دوچندان دارد که امید می‌رود نه‌تنها برنامه‌ریزان آموزشی، بلکه مدرسان و دانشجویان توجهی ویژه به آن مبذول دارند. آموزش نظام‌یافته و تمرین جدی مهارت نوشتاری، می‌تواند به‌طور مستقل ارائه شود، یا دست‌کم تا زمانی که وارد برنامه درسی نشده، به‌عنوان بخشی کلیدی از درس «روش تحقیق» در نظر گرفته شود. دانش‌آموختگان علوم انسانی، چه به‌عنوان محقق یا مدرس یا کنشگر عرصه عمومی، برای اثربخش‌بودن، ضروری است از سطح استانداردی از مهارت نوشتاری برای بیان ایده‌های خود برخوردار باشند.
در مجموع، سابقه‌ و تجربه کشورهای پیشرو در جهان علم و محصولات فرهنگی، نشان می‌دهد مهارت نوشتاری‌ از اصلی‌ترین مهارت‌هایی است که در نظام آموزشی محل توجه و تأکید است. رشد علمی دانشگاه‌های ایرانی و دانش‌آموختگان نیز منوط به توجه جدی‌تر به آموزش رسمی مهارت نوشتاری است.


پی‌نوشت:
[١] در ایران نیز در این زمینه تلاش‌هایی ابتدایی صورت گرفته است، ازجمله پایگاه استنادی علوم جهان اسلامی (ISC) در این زمینه فعال است. 

 

اخبار