شنبه# #،# #11# #آذر# #1396

مشارکت ساکنان و ضرورت بهسازی سکونتگاه های غیررسمی

اشتراک گذاری

تا امروز در ایران برنامه‌ریزان و مجریان شهری در برخورد با پدیده سکونتگاه‌های غیررسمی دو رویکرد کلی داشته‌اند. ١- مقابله (اعم از مقابله با ساکنان این مناطق نظیر تخریب و تخلیه اجباری محل سکونت یا مقابله با علل این مسئله)، ٢-حمایت (برنامه‌هایی نظیر بازسازی خانه‌ها، ساخت واحدهای مسکونی ارزان‌قیمت، توانمندسازی ساکنان و...).  اما در میانه این طیف که یک سوی آن مقابله است و سوی دیگر حمایت، نقاط بکر و ناشناخته زیادی برای برخورد با این پدیده و بهبود وضعیت زندگی ساکنان این مناطق وجود دارد. یکی از آنها مشارکت خود ساکنانِ سکونتگاه‌های غیررسمی برای حل مشکلاتشان است.


متن کامل یادداشت سیمین فرو غ زاده عضو هیات علمی گروه توسعه جهاد دانشگاهی خراسان رضوی را با عنوان «مشارکت ساکنان و ضرورت بهسازی سکونتگاه های غیررسمی» در روزنامه شرق  در 96.9.7  را در ادامه بخوانید:

تا به امروز در ایران برنامه‏ ريزان و مجريان شهري در برخورد با پدیده سکونت گاه های غیر رسمی دو رویکرد کلی داشته اند.1- مقابله (اعم از مقابله با ساکنان این مناطق نظیر تخریب و تخلیه اجباری محل سکونت و یا مقابله با علل این مساله)،2-حمایت (برنامه هایی نظیر بازسازی خانه ها،ساخت واحدهای مسکونی ارزان قیمت، توانمندسازی ساکنان و.. ).

اما در میانه این طیفی که یک سوی آن مقابله است و سوی دیگر حمایت، نقاط بکر و ناشناخته زیادی برای برخورد با این پدیده و بهبود وضعیت زندگی ساکنان این مناطق وجود دارد.یکی از آنها مشارکت خود ساکنانِ سکونت گاه های غیر رسمی برای حل مشکلاتشان است.اما سوال اصلی نوشتار حاضر این است که ساکنان براساس چه الگو و طبق چه ضوابط و یا قواعدی برای حل مشکلاتشان می توانند با مدیران و تصمیم گیرندگان شهر در ارتباط باشند و در حل مسائل و مشکلاتشان مشارکت کنند؟

این روزها در محافل دانشگاهی از مشارکت به عنوان یکی از الزامات زندگی شهري یاد می شود. اهمیت آن هم از این منظر است که  شهرنشینان از حالت زندگی فردي در آمده و با احساس مسئولیت جمعی به شهروند بدل می شوند.درجوامع پیشرفته،مشارکت اجتماعی در امور شهری نهادینه شده و در آن حقوق و تکالیف شهروندان مشخص است.اما در ایران به دلیل فقدان یک الگوی مناسب،مشارکت ها عمدتاً توده ای، دست و پاگیر، بی نظم و فاقد انسجام است و در مواردی حتی یک اقدام نمادین هم محسوب می شود !

به طورکلی در همه رده ها مشارکت مردمی پیامدهای مثبتی برای مردم و مدیران دارد. بدور از هر گونه بزرگ نمایی واغراق، مشارکت باعث تقویت احساس عزت نفس و خود احترامی(مهم تلقی شدن)مردم،کاهش مقاومت مردمی در برابر تغییرات منتج از تصمیم گیری های مدیران شهری،ایجاد و افزایش احساس اعتماد،وفاداری و همکاری بین مردم و مدیران وبالاخره باعث انعطاف پذیری و شکیبایی مردم می شود.

با همه نکات مثبتی که مشارکت مردمی در تصمیم گیرها و برنامه ریزهای شهری دارد،اما الگوی عملی و دوسویه برای برقراری ارتباط مستمر بین برنامه ریزان و مدیران با شهروندان در کشورمان وجود ندارد.موضوع مشارکت نتوانسته است نقش و جایگاه تعیین کننده اي در طرح هاي اجرایی سازمانهاي دولتی و خصوصی به دست آورد  و این موضوع به مراتب در ارتباط با ساکنانِ سکونت گاه های غیر رسمی جدی تر است.

در ایران کمتر طرحی تاکنون اجرا شده است که براي بهبود وضعیت زندگی درسکونت گاه های غیر رسمی و یا دفع خطرات و آسیب های موجود برای این بخش از ساکنان غیر رسمی شهر، ساکنان حضور فعال داشته باشند.معمولا ساکنان این مناطق غایبان اصلی هستند و این در حالی است که به طور قطع تصمیم گیري و برنامه ریزي براي احیا و بهسازي شرایط سکونت و معیشت در این مناطق بدون مشارکت ساکنان محلی به عنوان ذی نفعان اصلی، موفقیت آمیز نیست.

برای برقراری ارتباط و مشارکت مردم در تصمیم گیریها و برنامه ریزی شهری، باید ابتدا ساز و کار و زمینه های مشارکت را فراهم کرد.به این منظور و در آغاز راه باید مشارکت طی تبادل نظر با ساکنان سکونت گاه های غیر رسمی بدست آید.در این زمینه تاکید و اصرار یک جانبه در جلب مشارکت مردم در زمینه هایی که به آن تمایل ندارند و برایشان جذاب نیست،بی فایده است.علاوه بر آن در بین ساکنانِ سکونت گاه های غیر رسمی گروه های مختلفی زندگی می کنند.لذا نوع مشارکت ساکنان این مناطق باید با توجه به همین متغیرهای مهم جمعیتی و اجتماعی (نظیر سن، جنس، تحصیلات، مدت سکونت در محله مورد بررسی، شغل، و...) تعیین شود.

مشارکت مردمی از آن مقوله هایی است که با اعمال فشار و  قدرت از جانب دولت بدست نمی آید.در اعمال قدرت، موقعیت افراد در یک رابطه اجتماعی نابرابر قرار دارد و صاحب قدرت می تواند خواست ها و انتظارات خود را علیرغم هر مقاوتی، محقق سازد.به این ترتیب تحقق مشارکت مردمی با اعمال قدرت منافات دارد.

پس این سوال مطرح است که با چه روش هایی می توان مشارکت ساکنانِ سکونت گاه ها ی غیر رسمی را در بهبود وضعیت و رفع مشکلاتشان جلب کرد؟

در چارچوب جامعه شناسی مردم مدار ( آن نوع از جامعه شناسی که جامعه شناس در نقش تسهیلگر در کنار گروه های مختلف  مردم قرار می گیرد و به آنها کمک می کند تا مسائل خرد و کلان خود را طرح کنند و راه حل مناسب را هم بیابند) می توان اولین گام ها را برداشت.در عین حال دولت برای برقراری ارتباط و فراهم کردن زمینه های مشارکت ساکنان در این مناطق، باید حداقل موارد زیر را در در ابتدای راه نظر داشته باشد:

از بین بردن ذهنیت و نگرش منفی ساکنان نسبت به دولت و مدیران شهری. این امر تنها با برقراری ارتباط مستمر و اعتقاد و اعتماد به داشتن توان بالقوه ساکنان برای مشارکت و آگاه کردن ساکنان از این اعتقاد و اعتماد بدست می آید.

- اعتماد سازی در بین ساکنان. با توجه به سابقه برخورد نه چندان مثبت دستگاه های دولتی با ساکنانِ سکونت گاه های غیر رسمی این مساله اهمیت بیشتری دارد.اعتماد تنها زمانی بوجود می آید که ساکنان این مناطق به حسن نیت مسئولان اطمینان داشته باشند.این مهم می تواند با برگزاری جلسات منظم و مستمر با ساکنان، انتقال اهمیت مقوله مشارکت ساکنان برای مدیران و تصمیم گیرندگان به مردم، ارزش نهادن واعتبار قائل شدن به خواسته ها و انتظارات ساکنان، در دسترس بودن و حضور فعالانه مسئولان و تصمیم گیرندگان در جلسات و شنیدن رنج ها و مشکلات ساکنان، ایجاد یک ارتباط مستمر، صادقانه و شفاف مدیران با ساکنان  و... بدست می آید.

-طراحی سیستم پاداش دهی به ساکنانِ فعال. برای علاقه مند کردن ساکنان به مشارکت با تصمیم گیرندگان و برنامه ریزان شهری،پاداش دادن از مقوله هایی است که باعث تشویق به ادامه همکاری و همچنین ترغیب گروهی دیگر از ساکنان به مشارکت می شود.

-شناسایی ظرفیت های محلی برای مشارکت در بهسازی سکونت گاه غیر رسمی.این شناسایی می تواند در حوزه های مختلفی باشد. نظیر شناخت مسائل و مشکلات دارای اولویت ساکنان در منطقه،شناسایی اماکن عمومی مناسب برای تجمع ساکنان، میزان رضایت ساکنان از شرایط زندگی، شناخت شیوه های سنتی و متداول مشارکت،شناخت استعدادهای و توانایی های بالقوه فردی، میزان ونحوه آشنایی مردم با دستگاه های متولی مدیریت شهری و...

 

اخبار