چهارشنبه# #،# #20# #فروردین# #1399

زندگی با کرونا: منظر اجتماعی

اشتراک گذاری

"زندگی با کرونا: منظر اجتماعی" عنوان یادداشتی است از دکتر حامد بخشی، عضو هیات علمی پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی خراسان رضوی که از منظر اجتماعی درباره کرونا نوشته شده است؛ متن کامل این یادداشت را در ادامه می توانید بخوانید:

ظهور ویروس کرونا موجب غافلگیری دولت ها و جوامع شد. به همین خاطر، راهبردهای مقابله با آن در کشورهای مختلف، و بلکه در طول زمان مواجهه با این ویروس در یک کشور، متفاوت و متنوع بود. در مجموع کشورهای مختلف یک یا ترکیبی از راهبردهای زیر را برای مقابله با کوید- 19 اتخاذ کردند:

  1. قرنطینه و فاصله گذاری اجتماعی
  2. آزمایش مظنونین به کرونا و ایزولاسیون مبتلایان
  3. پذیرش ابتلای جامعه به آن و تمرکز بر سیستم درمانی

هر کدام از این راهبردها در طول مواجهه با کوید-19 در مقاطع خاصی بروز و ظهور کرده اند. قرنطینه جزو اولین اقدامات و آخرین اقدامات بوده است. چین با قرنطینه آغاز کرد و به ظاهر با این شیوه ویروس را کنترل کرده است. بسیاری کشورها ابتدائا حاضر به قرنطینه نشده اند و با رویکرد دوم و سوم آغاز کرده اند، اما پس از مدتی به قرنطینه کلی یا جزئی روی آورده اند. رویکرد دوم در میانه مبارزه با کرونا و پس از آمادگی نسبی برای آزمایشی مبتلایان متداول شد و بیشتر کره جنوبی در این راهبرد موفق بود.

به طور کلی صاحبنظران حوزه زیستی و پزشکی طرفدار قرنطینه بوده و هستند. دو استدلال اصلی این گروه آن است که قرنطینه با متوقف ساختن یا کاهش شیوع کوید-19 موجب می شود که اولا فشار از روی سیستم درمانی برداشته شود؛ و ثانیا، به حوزه درمانی فرصت می دهد تا بتوانند شیوه درمان و پیشگیری از این ویروس را به دست آورند. اما هیچکدام از این توصیه ها نمی گویند که قرنطینه و فاصله گذاری اجتماعی تا چه زمانی ادامه خواهد داشت. حوزه درمان، با نگاه پزشکی به این مقوله، تنها راه موجود برای کاهش ابتلا و تلفات ناشی از کرونا را قرنطینه یافته است که از این منظر صحیح هم هست. اما قرنطینه آثار و پیامدهای ناگواری نیز دارد که بسته به بنیه اقتصادی دولت ها و جوامع متغیر است.

 

برجسته سازی آمار تلفات کرونا

در بحبوحه ابتلای کرونا، سیستم پزشکی تقریبا متکلم وحده بود و به دلیل تخصص خود نسخه ای را که می پیچید معمولا دولت ها اجرا می کردند. حتی نسخه های واگذاری و شیوع حداکثری نیز از دل همین حوزه بیرون آمده بود. با این حال با گذر زمان، به تدریج آثار و پیامدهای ناشی از کرونا، از خود این ویروس برجسته تر می شود و تلفات آن رنگ می بازد.

به دلیل تازگی این بیماری، بر روی آمار ابتلا و تلفات آن برجسته سازی های خبری زیادی صورت گرفت. برای مثال به طور روزانه وزارت بهداشت آمار ابتلا و فوت ناشی از کرونا را اعلام میکرد. در حال حاضر آمار رسمی این تلفات در میانگین 140 نفر دور می زند. این در حالی است که به طورمتوسط درکشور 1030 نفر به دلایل مختلف فوت میکنند که تقریبا 300 نفر از آنان به دلیل بیماری های قلبی و عروقی و 100 نفر به علت سرطان و تومورها فوت می کنند. در سطح جهانی نیز آمار تلفات روزانه ناشی از کوید-19 برابر با 3500 نفر است که تقریبا نزدیک با تلفات ناشی از تصادفات جاده ای (3000 نفر در روز) و خودکشی(3000 نفر)، نصف بیماری های ناشی از الکلی و یک چهارم بیماری های ناشی از مصرف دخانیات (14000 نفر) می باشد.

مدلسازی کارگروه تحلیل اپیدمولوژی وزارت بهداشت در بدترین حالت پیش بینی مرگ 30.000 نفر به واسطه کرونا تا انتهای اردیبهشت 99 را نموده است. این در حالی است که در همین مدت سه ماهه (از ابتدای اسفند 98 تا پایان اردیبهشت 99) در کشور به صورت طبیعی 90هزار نفر فوت میکنند. این یعنی در بدترین  حالت، کرونا به آمار مرگ و میر کشور 30درصد می افزاید که این رقم نیز بیش برآورد است. به دلیل اینکه کرونا عمدتا در گروه هایی موجب تلفات انسانی می شود که خود در معرض مرگ به دلایل سایر بیماری های مزمن یا کهولت سن شده است.

از سوی دیگر، حتی در صورت ابتلا به ویروس کرونا نیز احتمال فوت توزیع به شدت نایکنواخت و اندکی دارد. بر اساس پژوهش های صورت گرفته، احتمال مرگ برای گروه های سنی زیر 40 سال، یعنی نوجوانان و جوانان، در صورت ابتلا به بیماری کوید-10 تنها 0.2درصد،یعنی 2هزارم، می باشد. حال اگر این احتمال را در احتمال ابتلا ضرب کنیم می بینیم که خطری که این گروه سنی را تهدید میکند بسیار پایین است. احتمال مرگ برای مبتلایان به کرونا در گروه سنی 40 تا 49 سال، 0.4درصد، و برای گروه سنی 60 تا 69 سال 3.6درصد می باشد. این خطر در گروه های سنی 70 تا 79 و بالای 80 سال به 8.0 و 14.8درصد میرسد. این بدان معنااست که حتی افراد مسن بالای 80 سال نیز، در صورت ابتلا به کرونا، تنها 15درصد احتمال فوت دارند!

نتایج برخی بررسی ها نشان می دهد که احساس و بلکه ادراک خطر کوید-19 در جامعه بیش از میزان واقعی آن است. در پژوهش انجام شده توسط فاضلی(1399) میانگین نمره احساس خطر پاسخگویان برای سلامتی خود 8.2 در بازه 1 تا 10 بوده 80درصد آنان پاندمی کرونا را مهمترین بحران اجتماعی طول عمر خود توصیف نموده اند. بررسی های کیفی در گفتگو با توده مردم نیز نشان از آن دارد که بخش قابل توجهی از آنان کرونا را تهدیدی جدی برای سلامت شخص خود در نظر گرفته اند و انگیزه اصلی آنان از رعایت فاصله گذاری اجتماعی در درجه اول نجات جان خود و فرزندانشان از ابتلا و صدمه ناشی از کرونا است تا کمک در جهت کنترل اپیدمی. این در حالی است که همین افراد از اقدام به رفتارهایی که احتمال آسیب به مراتب بالاتری از کرونا دارد، رویگردان نیستند. به طور خلاصه، علت و انگیزه اصلی افراد جامعه در مراعات فاصله گذاری اجتماعی، احساس ترسی است که به واسطه تبلیغات رسانه ای در آنان به وجود آمده و خطر فوت ناشی از ابتلا را به مراتب بیش از آنچه واقعا هست، می پندارند.

در حالیکه برخی بر روی آمار رسمی افراد فوت شده به علت کرونا تردید می کنند، اما نرخ تلفات انسانی کرونا در ایران با داده های سایر کشورها، به ویژه کشورهای غربی، همخوانی دارد. بنابر جدول آماری احتمال فوت، احتمال فوت برای مبتلایان بالای 65 سال به طور متوسط 4 درصد برآورد می شود. اما هرم سنی کشور ایران با کشورهای غربی همچون ایتالیا، فرانسه و اسپانیا تفاوت قابل توجهی دارد. در حالیکه در ایران تنها حدود 6 درصد افراد جامعه بالای 65 سال دارند، این میزان برای فرانسه و اسپانیا 20درصد و برای کشور ایتالیا 23 درصد می باشد؛ یعنی این کشورها بین 3.5 تا 4 برابر ایران دارای افراد مسن بالای 65 سال می باشند. این بدان معنا است که با یک برآورد سرانگشتی انتظار داریم در صورت میزان ابتلای برابر در ایران و کشورهای مذکور، نرخ تلفات انسانی در این کشورها اقلا 4 برابر ایران باشد. چنین برآوردی با آمار گزارش شده از سوی این کشورها و کشور ایران مطابقت دارد. به این عامل، اضافه کنید که میزان تراکم جمعیتی در کشورهایی همچون ایتالیا، فرانسه و اسپانیا به مراتب از کشور ایران بیشتر است.

قرنطینه تا کی؟

یکی از مشکلات قرنطینه یا فاصله گذاری اجتماعی در ایران (و سایر کشورها) آن است که مدت زمان معینی برای آن برآورد و اعلام نمی شود. بله! می توان تا یک ماه برای قرنطینه اجتماعی هزینه کرد. اما آیا این میزان کافی است یا در صورت لغو قرنطینه پس از این زمان مجددا خطر همه گیری وجود دارد؟ اکنون پس از قریب به یک ماه از محدودیت های جدی در فعالیت های اجتماعی جامعه، مسوولان وزارت بهداشت اعلام می کنند که هنوز به نقطه ایمنی نرسیده ایم و نیازبه ادامه این روند است. اما تا به کی؟ معلوم نیست.

قرنطینه یا فاصله گذاری اجتماعی (که البته با یکدیگر متفاوت اما نزدیک به هم هستند) پیامدهای موثر پزشکی در محدودسازی کرونا دارد. اما تبعات اجتماعی، روانی و اقتصادی سنگینی نیز برای جامعه دارد، به ویژه زمانی که قرنطینه طولانی میشود و قرار است برای مدت نامعلومی تداوم یابد. برخی از این پیامدها عبارتند از:

  1. مشخص ترین و بارزترین پیامد فاصله گذاری اجتماعی شدید، صدمات جدی به اقتصاد جامعه است. سوای آنکه تولید ناخالص ملی جامعه کاهش می یابد و بخش های اقتصادی به دلیل عدم حضور نیروی انسانی متوقف می شوند، بخش قابل توجهی از جامعه مسیر معیشتی خود را از دست می دهد. به طور مشخص سه دهک پایین جامعه فاقد پس انداز قابل توجه برای گذران دوران قرنطینه بدون کسب درآمد جدید می باشند. با احتساب بازنشستگان، مجموعا 8.5 میلیون نفر از افراد جامعه به نوعی از دولت حقوق می گیرند که این تعداد احتمالا حتی در صورت عدم حضور در محل کار، دولت حقوقشان را تامین می کند. اگر بعد متوسط خانوار در ایران را 4 نفر در نظر بگیریم، افراد تحت پوشش دولت به 34 میلیون نفر می رسد که 41درصد افراد جامعه را در بر می گیرد. اما قریب به 60درصد مابقی جامعه به نوعی معیشت خود را در بخش خصوصی تامین می کنند و برای کسب آن میبایستی کار کنند. بسیاری از بنگاه های اقتصادی بخش خصوصی در دوران قرنطینه پرسنل خود را به مرخصی بدون حقوق فرستاده اند و برخی که همچنان به کارگران و کارمندان خود حقوق می دهند، تا مدت محدودی قادر به تامین منابع مالی آن خواهند بود. مساله اقتصادی به ویژه برای ایران که اقتصاد وابسته به نفت در بحران نفتی دارد و علاوه بر آن مدت هاست به واسطه تحریم ها هزینه های چند برابری و درآمدهای کاهش یافته دارد، بسیار حیاتی است.

وضعیت سیاسی ایران نیز بسیار در شیوه مواجهه کشور با کرونا تاثیر می گذارد. ایالات متحده مشخصا جنگ اقتصادی خود با ایران را در بحران کرونا ادامه داده است. آن طور که از سخنان رسمی سخنگوی کاخ سفید و وزارت امور خارجه این کشور بر می آید، آنان به مصرف درآمد ها و ذخایر ارزی کشور در بحران کرونا چشم دوخته اند و به همین خاطر از کاهش تحریم ها در بحران خودداری می کنند. نظام سیاسی نیز این مساله را دریافته و برای جلوگیری از فروپاشی حاکمیت در آینده از مصرف بی رویه این ذخایر در تامین معیشت افراد قرنطینه و نظایر آن خودداری می کند.

به همین خاطر، نسخه ای که در کشورهای ثروتمند غربی بدون بحران های سیاسی درونی و بیرونی پیچیده و اجرا می شود، برای ایران قابل اجرا نیست. به همین خاطر، چه دولتمردان بخواهند و چه نخواهند، پس از مدت کوتاهی، سرپرستان خانوارها به محل کار خود بازخواهند گشت و معیشت خود را از سر خواهند گرفت و ترجیح خواهند داد به گفته یکی از پیشه وران، در نهایت اگر قرار است بمیرند، این مرگ از کرونا باشد تا گرسنگی!

  1. در خانه ماندن اجباری و طولانی مدت افراد در منزل با خود آسیب های روانی قابل توجهی به دنبال می آورد که اصلی ترین آنها افسردگی می باشد. بسیاری افراد در جامعه افسردگی مزمن دارند. به این معنا که به دلیل حضور در اجتماع و سرگرم بودن به مشاغل روزمره، این افسردگی بروز پیدا نمی کند خود را نشان نمی دهد. اما زمانی که مدت طولانی در محیط بسته می مانند، این عارضه خود را نشان می دهد. افسردگی نزدیکی بالایی با خودکشی دارد و تقریبا عارضه اصلی پیش از خودکشی شناخته می شود. بدین معنا که بخش عمده ای از کسانی که اقدام به خودکشی می کنند، این اقدام را در پی دوره کوتاه یا طولانی افسردگی انجام داده اند.
  2. عارضه روانی-اجتماعی دیگر افزایش تعارضات و کشمکش های خانوادگی و زناشویی است. بخش قابل توجهی از خانواده ها در شرایط شکننده ای قرار دارند که تعارضات و اختلافات زناشویی یا والدینی در مشغله های روزمره پنهان می شود و بروز نمی یابد. هم خانگی تمام وقت مرد و زن یا والدین و فرزندان نوجوان و جوان، به بروز این تعارضات و تشدید آنها می انجامد. به همین خاطر هست که میزان طلاق در سن بازنشستگی مرد و زن افزایش ناگهانی می یابد. به گواهی مشاهدات بالینی و نیز یافته های پژوهشی، میزان مشکلات زناشویی، خشونت خانگی و طلاق در دوران فاصله گذاری اجتماعی افزایش قابل توجهی داشته است (ثاقبی، در ستایش معمولی بودن). گزارش مسوولان بهزیستی میزان تماس های به مرکز مشاوره به دلیل کشمکش های خانوادگی در دوران فاصله گذاری اجتماعی سه برابر شده است. این کشمکش ها در صورت تداوم قرنطینه می تواند موجب افزایش قابل توجه طلاق در کشور گردد. همچنین است بروز تعارضات والدین با فرزندان، به ویژه با توجه به گسست نسلی قابل توجه میان نوجوان و والدین.
  3. مساله مهم دیگر حضور کودکان در منزل، بدون بزرگتر است. 41درصد از کارکنان دولت زن هستند و بخش کمتری از کارکنان بخش خصوصی را نیز زنان تشکیل می دهند. در مجموع زنان قریب به یک پنجم نیروی کار کشور را تشکیل می دهند. بخش عمده این زنان فرزندان خود را به مهد کودک یا مدرسه می فرستند و در غیاب از منزل خطری فرزندانشان را تهدید نمی کند. اما حضور آنان در محل کار، ناچارند فرزندان خود را پیش پدربزرگ ها و مادربزرگ ها ببرند یا اینکه آنها را تنها در خانه بگذارند. هر دوی اینها پیامدهای نامطلوبی به همراه دارد. حضور فرزندان در منزل والدین مسن، ریسک ابتلا و فوت در اثر کرونا را به شدت بالا می برد (قبلا در مورد احتمال فوت افراد مسن گفتیم). حضور کودکان تنها در خانه نیز صدمات و آسیب های وارده به این کودکان را افزایش می دهد و می تواند موجب بروز وقایع ناگواری گردد. لذا، حضور کودکان در مدرسه موجب خواهد شد تا سرایت و شیوع بیماری در بین گروه های سنی اتفاق بیفتد که کمترین آسیب پذیری را از آن دارند (گروه سنی 7 تا 39 سال).

فاصله گذاری اجتماعی خفیف

مسوولان وزارت بهداشت می گویند بیماری کرونا به احتمال زیاد تا پایان تابستان با ما خواهد بود؟ آیا امکان قرنطینه یا فاصله گذاری اجتماعی شدید تا این زمان در کشور وجود خواهد داشت؟

در حال حاضر شاهد آن هستیم که میزان تردد ها در خیابان های شهر به حالت قبل از کرونا در می آید. حتی در صورت اقدامات قهری دولت نیز، مردم، به ویژه در بخش های متوسط به پایین جامعه، از آن تبعیت نخواهند کرد و شاهد تعارض و تقابل مردم با نیروی انتظامی خواهیم بود.

به نظر می رسد راه حل پایدار، زندگی با کرونا با رعایت اصول ایمنی و آموزش و فرهنگ سازی آن باشد. هم اکنون در شهر دیده می شود که برخی کسبه و اصناف تلاش می کنند ضمن راه اندازی معیشت خود، موارد ایمنی را نیز رعایت کنند. برای مثال، فروشگاهی برگه ای روی در خود نصب کرده بود و از آن خواسته بود که یک نفر یک نفر وارد فروشگاه شوند و بر آن نظارت می کرد. با رعایت فاصله گذاری خفیف می توان در ضمن کنترل نسبی نرخ شیوع، سایر پیامدهای آسیب زای کرونا را نیز کاهش داد.

آنچه اینجا «فاصله گذاری اجتماعی خفیف» نامیده می شود، شامل موارد زیر می باشد:

  1. راه اندازی کسب و کار جامعه ولی با رعایت موارد ایمنی همچون استفاده از ماسک و دستکش در مکان هایی که فاصله اجتماعی و تماس افراد زیاد است (نظیر کارخانه ها و کارگاه ها) و حفظ فاصله اجتماعی در مکان هایی که امکان آن فراهم است (نظیر فروشگاه ها، ادارات و کلیه واحدهای خدماتی که مراجعه کننده دارند) به شیوه پذیرش نفر به نفر افراد است.
  2. دانشگاه ها و مدارس و مهد کودک ها به فعالیت خود ادامه دهند. منتها از افرادی که امکان در خانه ماندن دارند خواسته شود تا در خانه بمانند و آموزش های آنلاین در کنار آموزش های حضوری تداوم یابد. این کار باعث می شود تا تراکم افراد در کلاس ها کاهش یابد.
  3. همچنان رویدادهای ورزشی، فعالیت های تفریحی که تجمع افراد در مکان محدود را به همراه دارد (نظیر شرکت در کنسرت های موسیقی) و نیز مناسک مذهبی نیازمند تجمع افراد تعطیل گردد.
  4. همچنان از افراد خواسته شود از شرکت در مهمانی های پر تجمع خودداری کنند. بازدید از اقوام و خویشان به گونه ای برنامه ریزی شود که به اندازه ضرورت باشد و هنگامی انجام شود که دیگر اقوام در منزل میزبان نباشند.
  5. در کنار همه این فعالیت ها، گندزدایی ساعتی، آموزش و رعایت موارد ایمنی، همچون کاهش تماس های غیرضروری، استفاده از ماسک و دستکش در موارد مورد نیاز و تست های غربالگری اولیه تا پیشرفته مستمر قرار می گیرد. تست های اولیه شامل سنجش تب و علایم بارزی همچون سرفه می شود. افراد دارای علایم بارز به مرخصی و مراجعه برای تست دقیق فرستاده می شوند؛ چون این افراد قابلیت سرایت بیشتری نسبت به افراد بدون علامت دارند.
  6. با توجه به فشار بالای حجم مبتلایان به کادر درمانی، بسیج پرستاری و سلامت ایجاد شود تا با آموزش فشرده کوتاه مدتی بتوان پرستاری از متبلایان را توسط این افراد انجام داد. ورزش گاه ها و مراکز بزرگ به تخت ها و خدمات اولیه تجهیز شوند و کادر بسیج سلامت از متبلایان در این فضاها مراقبت کنند. بسیج سلامت از افرادی تشکیل خواهد شد که در گروه سنی زیر 35 سال قرار داشته باشد، به لحاظ سطح ایمنی بدن در وضعیت مطلوب قرار داشته باشند و فاقد هر گونه بیماری زمینه ای باشند. هدف از قرنطینه مبتلایان در مکان های بزرگ درمانی، جلوگیری از سرایت بیماری به سایر اعضای خانواده است.
  7. آزمایش افراد در معرض ابتلا همچنان در سطوح مختلف تداوم یابد. سطوح اولیه شامل تب و سرفه است که در کارگاه ها و کارخانه ها، ادارات و اصناف می تواند به صورت روزانه انجام شود. سطوح ثانویه (نظیر سنجش اکسیژن خون یا اسکن ریه) و سطوح نهایی(با استفاده از کیت های تشخیص دقیق) می تواند در غربالگری های متناسب انجام شود.

در نهایت به نظر می رسد، رعایت فاصله گذاری اجتماعی خفیف بیشترین بهره وری در کاهش شیوع کوید-19 را داشته باشد. به دلیل اینکه بیشترین پذیرش از سوی بخش های مختلف اجتماعی و اقتصادی جامعه را خواهد داشت و اصناف با آن بیشترین همکاری را می کنند. علاوه بر آن، سایر عوارض و پیامدهای ناشی از فاصله گذاری شدید و قرنطینه را نیز کاهش می دهد.

اخبار