بررسی کیفیت روابط صمیمانه افراد مبتلا به وسواس

اشتراک گذاری

"بررسی کیفیت روابط صمیمانه افراد مبتلا به وسواس" ، عنوان رساله کارشناسی ارشد آزاده عطاری است که روز گذشته در جلسه هفتگی گروه پزوهشی علوم اجتماعی جهاددانشگاهی مشهد مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

به گزارش خبرنگار ستاد پژوهشی پژوهشکده گردشگری جهاددانشگاهی، آزاده عطاری دانشجوی دکتری روانشناسی عمومی دانشگاه فردوسی در ابتدای این نشست که رساله کارشناسی ارشد خود-  رشته روانشناسی بالینی از دانشگاه الزهرا سال1390- را به بحث گذاشته بود به نتایج مطالعات هولندر و همکارانش( 1996) اشاره کرد که افراد مبتلا به اختلال وسواسی اجباری، مشکلاتی را  در حفظ روابط صمیمانه و نزدیک خود تجربه می کنند.

 وی هدف این پژوهش را کشف و آشکار سازی معنای رابطه صمیمانه از نظر افراد مبتلا به اختلال وسواسی اجباری و ارائه مدلی منسجم و همه جانبه برای ترسیم کیفیت روابط بین فردی و صمیمانه این افراد با استفاده از مفاهیم مربوط نظریه دلبستگی و نظریه طرحواره های ناسازگار اولیه عنوان کرد.

عطاری برای تحقق این هدف، از رویکرد پدیدار شناسی (سنت کنش متقابل نمادین) و روش شناسی نظریه بنیادین استفاده کرده است؛  شرکت کنندگان این پژوهش 10 مرد و 10 زن مجرد (به جز دو مرد متاهل که به تنهایی زندگی می کردند) در فاصله ی سنی 23 تا 35 سال بودند که براساس  نمراتی که در پرسشنامه های OCR-I  و MOCI گرفته بودند انتخاب شدند .

این پژوهشگر در مورد چگونگی روش تحقیقش توضیح داد:" داده ها از طریق انجام مصاحبه های عمیق (بین 2 تا 5) ساعت و انجام مکاتبات و تماس های پی گیری جمع آوری شد. تحلیل مصاحبه ها با استفاده از کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی نشان داد، مفاهیم " امکان حضور خود انگیخته"، "احساس مفید و ضروری بودن برای دیگری"، " علایق و سلایق مشترک"، " امکان مورد خطاب قرار گرفتن"، " امکان تحقق توانایی ها"، " توجه به هیجانات شریک صمیمی"، "احساس یگانگی"، " عبور از مرز مشخص"  و"تردید"، مولفه های بر سازنده معنای صمیمیت در نظر این افراد می باشد.

 مدل استخراج شده از تحلیل مصاحبه ها، نشان دهنده این است که  طرحواره های ناسازگار اولیه در چهار سطح متمایز، از طریق سبک های دلبستگی یکدیگر را باز تولید می کنند. طبق این مدل سبک های دلبستگی، که خود به واسطه تجربه والدی مختلف (طرحواره محرومیت هیجانی) شکل می گیرد، تعیین کننده وجود و یا عدم وجود، و نوع مقابله با طرحواره های غیر شرطی نقص و شرم، انزوا، طرد و بی اعتمادی/ سوء استفاده می باشد. این طرحواره ها به طور مستقیم و یا غیر مستقیم (از طریق ایجاد طرحواره های غیر شرطی خود تحول نیافته/ گرفتار  طرحواره شرطی تایید جویی) منجر به شکل گیری یکی از دو طرحواره فداکاری/ اطاعت می شوند. از سوی دیگر طرحواره بازداری هیجانی نیز به وسیله طرحواره های سطوح قبل تولید می شود.

جملات پایانی نشست در مورد تفاوت طرحواره فداکاری در زنان و مردان بود: کمال گرایی نیز به وسیله یکی از دو طرحواره استحقاق و یا بدبینی ایجاد می شود، علاوه بر این یافته ها حاکی از آن بود که طرحواره فداکاری به طور قابل توجهی در زنان بر افراشته تر از مردان می باشد و در مقابل طرحواره انزوا در مردان برافراشته ترین طرحواره است.

 

انتهای خبر

اخبار