سه شنبه# #،# #13# #تیر# #1396

یک استاد دانشگاه: روابط بین‌الملل در خاورمیانه هنوز با شیوه‌های سنتی پیش می‌رود

اشتراک گذاری

استاد روابط بین‌الملل دانشگاه فردوسی مشهد گفت: روابط بین‌الملل در منطقه خارمیانه و خلیج فارس هنوز به شیوه‌های سنتی پیش می‌رود و ما هنوز به شیوه‌های سنتی رقابت می‌کنیم.


به گزارش ایسنا منطقه- خراسان، دکتر محمدجواد رنجکش روز گذشته در نشست علمی بحران در خلیج فارس که به همت کارگروه علوم سیاسی جهاددانشگاهی خراسان رضوی برگزار شد، اظهار کرد: سه دهه پیش در چنین روزی هواپیمای ایرانی توسط یک ناو آمریکایی مورد اصابت قرار گرفت و در آن واقعه که دقیقا در 12 تیرماه 1367 رخ داد بسیاری به شهادت رسیدند، اکنون سی سال از آن واقعه می‌گذرد ولی همچنان خلیج فارس، خاورمیانه و منطقه دچار بحران است. 

وی ادامه داد: سیاستمداران و سیاست‌گذاران کشورها می‌دانند که ممکن است پدیده‌ای ثابت باشد اما فرآیندها و بسیاری از متغییرها تغییر کرده باشد و با وضعیت گذشته نباید وضعیت فعلی را تجزیه و تحلیل کرد، امروزه که از بحران خلیج فارس سخن می‌گوییم بسیاری از متغییرها عوض شده است، بنابراین باید دید عوامل و پیامدهای این بحران چیست و اکنون که در ایران هستیم چه کنیم.

استاد روابط بین‌الملل دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به دیدگاه سیستمی خاطر نشان کرد: ساختارگراها و سیستم‌گراها از دریچه‌ای می‌نگرند که واحدهای سیاسی را به منظور جعبه‌های سیاهی در نظر می‌گیرند و به بحث چگونگی توزیع قدرت توجه دارند، در مطالعات تاریخی ثابت شده که وقتی نظام بین الملل فرو می‌پاشد تا نظام بعدی شکل بگیرد شاید 300 سال به طول بیانجامد.

رنجکش با بیان اینکه یکی از ویژگی‌های نظام بین الملل هژمونیک است، عنوان کرد: وقتی که یک نظام به نظام بعدی تعمیم می‌شود ساختارگراها می‌گویند قواعد عوض می‌شود و یک دسته متغیرهای ثابت، اطلاعات و همچنین قدرت وجود دارد ولی بحران تغییر نکرده بلکه نظام‌ها تغییر کرده و نظام جدید شکل گرفته است، این نظام جدیدی که شکل می‌گیرد زیر مجموعه‌های خودش را از نظر سیستمی تغییر می‌دهد .

وی تصریح کرد: هر نظام بین الملل که به سمت تمرکز رفته از آزادی عمل واحدهای سیاسی کاسته و وقتی به سمت هژمون رفته از آزادی سیاسی رهبران کاسته است و این یکی از ویژگی‌های نظام بین الملل هژمونیک محسوب می‌شود .

استادیار روابط بین المللی دانشگاه فردوسی با اشاره به تغییرات قوانین بازی، گفت: برای مثال بازی والیبال و فوتبال شباهت‌های زیادی از نظرداور، قواعد و توپ و تور دارد اما تنها تفاوت در قوانین موازنه‌ای که در فوتبال با پا و در والیبال با دست بازی می‌شود و در قوانین بین الملل هم تنها نوع بازی تغییر می‌کند.

وی ادامه داد: نظام بین الملل از ساختارهای مادی و معنایی تشکیل شده که تغییر کرده و بخش دیگر فرآیندهایی است که تغییر کرده و بیشترین نمودش را در منطقه خاورمیانه شاهد هستیم، از سال 2011 نظام‌های سنتی به تدریج جای خودشان را به نظام‌های جدید می‌دهند. 

رنجکش با بیان اینکه اکنون دوره‌ی فناوری، اطلاعات وآگاهی است، عنوان کرد: حکومت‌های دموکراسی وارد دوره‌ی شهروندی می‌شوند و این آگاهی یعنی وارد شدن نیروی جدید به تحولات خارجی و در منطقه خاورمیانه دقیقا این نیرو وارد شده، الان مردم منطقه از گفت‌وگوی میان این نظام‌ها آگاهی پیدا کرده‌اند و نقش رسانه‌ها بسیار جدی شده است .

این استاد روابط بین‌الملل اظهار کرد: بحران خلیج فارس  ادامه بحران  2011 است و عربستان از ابعاد مختلف احساس خطر می‌کند، ورود اندیشه‌های جدید کشورهایی که پیرامون عربستان هستند و تحولاتی را که پشت سر می‌گذارند تهدیدی برای عربستان است و عربستان نسبت به حوزه پیرامونی خود که سوریه و یمن است نمی‌تواند بی تفاوت باشد.

وی افزود: سطح بعدی که می‌توان تحلیل داشت، سطح بروکراتیک است و نقش اقتصاد در تحولات اقتصادی اهمیت دارد، اکنون دو عنصر اقتصاد و فرهنگ روز به روز جای خود را باز کرده و از رکود 2008 به بعد این کشورها تلاش می‌کنند اقتصاد خود را احیا کنند و در کشورهای بزرگ صنعتی که بخش خصوصی است و گروه‌های بزرگ اقتصادی و بانک‌ها از حدود مرزهای خود بیشتر پیش ‌می‌روند و دیگرکشورها را هم درگیر می‌کنند.

رنجکش با اشاره به  سفر اوباما بعد از بحران اقتصادی 2008 به کشورهای جنوب شرقی آسیا ، اظهار کرد: اوباما به 4 کشورچین، ژاپن، هند و اندونزی سفر کرد که 4 کشور پرجمعیت آسیا بودن، در مذاکرات اوباما از سیاست چیزی گفته نشد و تمام گفتگوها در این کشورها در مورد افزایش ارزش پول ملی این کشورها بود، زیرا موسسات بزرگ اقتصادی در آمریکا ورشکست می‌شدند و رئیس جمهور تحت فشار سازمان‌های بزرگ اقتصادی مجبور است سیاست خارجی خود را با کشورهای دیگر تامین کنند.

این تحلیل‌گر مسائل بین‌الملل خاطر نشان کرد: آقای ترامپ که سبقه‌ی اقتصادی و تجاری دارد می‌داند اگر سازمان‌های بزرگ اقتصادی را نتواند تامین کند با مشکل روبه رو می‌شود.

وی عنوان کرد: ما کشورهای مسلمان در بحرانی گیر کردیم و یک کشوری نان خود را از تنور این کشورها درمیاورد و این وسط اقتصاد اسرائیل و امریکا پیشرفت می‌کند، منطقه به انبار باروت تبدیل می‌شود و تنها یک جرقه این انبار باروت را به هوا می‌برد برای اینکه سیاست و اقتصاد در هم تنیده شده است.

این استاد دانشگاه گفت: در کشورهای سنتی مانند عربستان ما بروکراسی خاصی نداریم  و بروکراسی نشانه دوران مدرنیته است، معادلش در عربستان همان نظام‌های سنت‌گرای قبیله‌ای است و این گروه‌های جدیدی که در این کشور در حال شکل‌گیری است می‌تواند روی بحران‌های این کشور تاثیر بگذارد.

وی با بیان اینکه یکی از دلایل اینکه بحران در منطقه شروع شد به رهبری منطقه برمی‌گردد، تصریح کرد: قطر کشوری nation state محسوب می‌شود، برای قطر کاربرد این اصطلاح کمی زود است ولی دولت‌های ریز تحول منزلت ملی‌شان کمی سخت است و قطر کشوری از قسم کوچکتر است و بیشتر از جمعیت بومی، مهاجر دارد و از مولفه‌های قدرت بیشتر از این نمی‌تواند اضافه کند، توانایی افزایش مساحت و جمعیت خود را ندارد و پتانسیل ظرفیت‌های صنعتی را نیز به عنوان مولفه قدرت در اختیار ندارد. 

قطر به عنصر قدرت رسانه نیز اهمیت داد

این استاد روابط بین‌الملل دانشگاه فردوسی خاطر نشان کرد: قطر متوجه شد اگر بخواهد در منطقه حرفی برای گفتن داشته باشد  باید سراغ عناصر جدید قدرت بروند و در ۱۹۹۵ با کودتا شیخ حمد علیه پدر بر سر قدرت آمد و از این دوره کشور قطر شروع به تغییرات کرد.

 وی ادامه داد: قطر، عمان و بحرین کمترین ذخایر نفت را دارند و اتکا این کشورها به نفت  تا حدودی به صفر رسیده ولی قطر متوجه شد سومین ذخایر گاز را هم دارد، با این تغییرات اقتصادی امروزه قطر و هر فرد قطری بالاترین درآمد را با۲۹ هزار دلار دارد.

رنجکش تصریح کرد: البته این‌ها دلایلی برای توسعه نیست و این‌ها  کشورهای لرزانی هستند ولی کشوری کوچک بود که در نظام بین المللی خود را جای داد و اتکا به نفت خود را کاهش و به حوزه‌های جدید وارد شد و به عنصر قدرت رسانه نیز اهمیت دادند و شبکه الجزیره را راه‌اندازی کردند. 

وی بیان کرد: کشوری که تا چند سال پیش مطبوعات و آزادی بیان نداشته ولی امروز با رمز مخاطب شناسی به عنوان پنجمین شبکه‌ی جهان در حوزه رسانه تبدیل شده است.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه دومین حوزه‌ای که قطر بر روی آن دست گذاشت و سرمایه‌گذاری کرد، ورزش بود، افزود:  یکی از حوزه‌های جذاب در این  عرصه ورزش است، همچنین شرکت القطریه  برند شد و جای خود را در صنعت هوانوردی باز کرد.

دیپلماسی میانجی گرایانه قطر 

رنجکش با اشاره به اینکه  قطر دیپلماسی میانجی گرایانه در رقابت با عربستان را در پیش گرفت، عنوان کرد: عربستان با وجود نقش سنتی، جمعیت و منابع بالا  این نقش را داشت ولی قطر با استفاده از قدرت اقتصادی‌اش بسیاری از مشکلات منطقه را حل و فصل کرد، جنگ 33 روزه لبنان و جنگ 22 روزه غزه در قطر حل شد و رفع بحران سودان به دست قطر بود.

وی با بیان اینکه روابط بین‌الملل در منطقه خارمیانه و خلیج فارس هنوز به شیوه‌های سنتی پیش می‌رود و ما هنوز به شیوه‌های سنتی رقابت می‌کنیم، گفت: اگر در کشورهایی مثل چین و ایالت متحده آمریکا رقابت نرم از طریق اقتصاد و نرم‌افزاری است کشورهای خارمیانه و خلیج فارس هنوز به شیوه‌ی جنگ نیابتی حمایت از گروه تروریستی و تفکر سنتی است و دولت‌ها امنیت خود را با تضعیف دیگری حل می‌کنند.

 در جنوب شرقی آسیا رقابت اقتصادی است

وی افزود: در جنوب شرقی آسیا اگر سنگاپور رشد کند، تایلند، تایوان و ویتنام همه در یک فرایند توسعه و اقتصاد می‌افتند، اما در جنوب غربی آسیا و خاورمیانه رشد و رقابت با تسلیحات بیشتر است و امنیت در منطقه خاورمیانه نظامی است که نتیجه‌اش بی ثباتی می‌شود، در جنوب شرقی آسیا اقتصادی است که نتیجه‌اش صلح می‌شود. 

رنجکش عنوان کرد: یکی از علت‌هایی که سرمایه‌گذارهای خارجی در کشورهایی مثل ایران نمی‌آیند این است که از نظر اقتصادی،آزادی کسب و کار و ... پیشرفت نکرده‌ایم و با این تسلسل یک دوره عقب ماندگی را در منطقه شاهدیم، اگر ایران بخواهد نان خود را از تنور منطقه بیرون بکشد باید بداند ذات و ریشه این بحران‌ها در چیست و سیاست متناسب خارجه را در پیش گیرد، به نظر من ایران در بحران عربستان و قطر تا حدودی عاقلانه رفتار کرده و ما باید منافع اقتصادی خود را تامین کنیم.


انتهای پیام

اخبار